ارسالکننده : ح.کنجکاو در : 89/11/1 6:43 عصر
یک دانشجوی فعال بسیجی دانشگاه زنجان گفت: عدم تصویب به موقع طرح نظارت مجلس بر نمایندگان علاوه بر آنکه باعث لطمه به اعتبار مجلس هشتم نزد مردم می شود، ادعای ولایتمداری نمایندگان نیز را با سوالات جدی رو به رو می کند.
ح.کنجکاو در گفتوگو با خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» در زنجان، با اشاره به اینکه نظارت بر هر نهادی بهترین تضمین برای سلامت آن نهاد است، اظهار داشت: در جمهوری اسلامی همه اشخاص و دستگاه های مرتبط با نظام، از قوه قضاییه و مجریه تا رهبری، تحت نظارت دائم قرار دارد، اما عملا می توان گفت که نمایندگان مجلس در نظام ما بدون نظارت کافی در مورد مسائلی همچون سلامت مالی و وظایف نمایندگی شان، رها شده اند.
این فعال بسیجی دانشگاه زنجان گفت: عدم تصویب به موقع طرح نظارت مجلس بر نمایندگان از یک طرف باعث زیر سؤال رفتن ادعای ولایتمداری نمایندگان، و از طرف دیگر باعث ایجاد حاشیه امنی برای معدود نمایندگان دارای فساد مالی میشود.
وی افزود: این عدم نظارت نتایج ملموسی همچون غیبت غیر موجه بسیاری نمایندگان در صحن علنی و کمیسیون های تخصصی و عدم مشارکت صحیح نمایندگان در تصویب طرح ها و همچنین وجود معدود افرادی با فساد مالی را باعث شده است.
این دانشجوی فعال بسیجی دانشگاه زنجان با بیان اینکه طرح نظارت مجلس بر نمایندگان طرحی جامع در مورد نظارت بر عملکرد مالی و وظایف نمایندگی نمایندگان است، اظهار داشت: متاسفانه با وجود جامعیت و پختگی آن و همچنین با داشتن امضای 150 تن از نمایندگان، در موقع تصویب فوریت به دلایل واهی با بی اقبالی رو به رو، و با 81 رای مخالف راهی پروسه ای طولانی برای تصویب شده است که نمونه این عملکرد عجیب را می توان در مورد عدم تصویب طرح مخالفت با کاهش واردات خودرو نیز مشاهده کرد.
وی تأکید کرد: عدم تصویب به موقع این طرح علاوه بر آنکه باعث لطمه به اعتبار مجلس هشتم نزد مردم شده و ادعای ولایتمداری نمایندگان را با سوالات جدی رو به رو کرده، باعث ایجاد حاشیه امنی برای معدود نمایندگان دارای فساد مالی و همچنین کم کار مجلس خواهد شد که با انتظارات مردم از منتخبانشان همخوانی ندارد.
وی همچنین با بیان اینکه در حالت کلی مجلس هشتم در سیاست خارجی، مسئله هسته ای، قضایای فلسطین و مسائل داخلی عملکرد خوبی داشته است، خاطرنشان کرد: در این سه سال اخیر نقاط تاریکی از جمله تصویب وقف دانشگاه آزاد در یکشنبه سیاه، عملکرد دوپهلوی بعضی از نمایندگان شاخص مجلس در فتنه 88 و همچنین عدم تصویب طرح نظارت مجلس بر نمایندگان در کارنامه مجلس به چشم می خورد.
*اسم مستعار رو خودم محض ریا گذاشتم!
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : ح.کنجکاو در : 89/11/1 6:32 عصر
یک دانشجوی فعال بسیجی دانشگاه زنجان گفت: عدم تصویب به موقع طرح نظارت مجلس بر نمایندگان علاوه بر آنکه باعث لطمه به اعتبار مجلس هشتم نزد مردم می شود، ادعای ولایتمداری نمایندگان نیز را با سوالات جدی رو به رو می کند.
ح.کنجکاو در گفتوگو با خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» در زنجان، با اشاره به اینکه نظارت بر هر نهادی بهترین تضمین برای سلامت آن نهاد است، اظهار داشت: در جمهوری اسلامی همه اشخاص و دستگاه های مرتبط با نظام، از قوه قضاییه و مجریه تا رهبری، تحت نظارت دائم قرار دارد، اما عملا می توان گفت که نمایندگان مجلس در نظام ما بدون نظارت کافی در مورد مسائلی همچون سلامت مالی و وظایف نمایندگی شان، رها شده اند.
این فعال بسیجی دانشگاه زنجان گفت: عدم تصویب به موقع طرح نظارت مجلس بر نمایندگان از یک طرف باعث زیر سؤال رفتن ادعای ولایتمداری نمایندگان، و از طرف دیگر باعث ایجاد حاشیه امنی برای معدود نمایندگان دارای فساد مالی میشود.
وی افزود: این عدم نظارت نتایج ملموسی همچون غیبت غیر موجه بسیاری نمایندگان در صحن علنی و کمیسیون های تخصصی و عدم مشارکت صحیح نمایندگان در تصویب طرح ها و همچنین وجود معدود افرادی با فساد مالی را باعث شده است.
این دانشجوی فعال بسیجی دانشگاه زنجان با بیان اینکه طرح نظارت مجلس بر نمایندگان طرحی جامع در مورد نظارت بر عملکرد مالی و وظایف نمایندگی نمایندگان است، اظهار داشت: متاسفانه با وجود جامعیت و پختگی آن و همچنین با داشتن امضای 150 تن از نمایندگان، در موقع تصویب فوریت به دلایل واهی با بی اقبالی رو به رو، و با 81 رای مخالف راهی پروسه ای طولانی برای تصویب شده است که نمونه این عملکرد عجیب را می توان در مورد عدم تصویب طرح مخالفت با کاهش واردات خودرو نیز مشاهده کرد.
وی تأکید کرد: عدم تصویب به موقع این طرح علاوه بر آنکه باعث لطمه به اعتبار مجلس هشتم نزد مردم شده و ادعای ولایتمداری نمایندگان را با سوالات جدی رو به رو کرده، باعث ایجاد حاشیه امنی برای معدود نمایندگان دارای فساد مالی و همچنین کم کار مجلس خواهد شد که با انتظارات مردم از منتخبانشان همخوانی ندارد.
وی همچنین با بیان اینکه در حالت کلی مجلس هشتم در سیاست خارجی، مسئله هسته ای، قضایای فلسطین و مسائل داخلی عملکرد خوبی داشته است، خاطرنشان کرد: در این سه سال اخیر نقاط تاریکی از جمله تصویب وقف دانشگاه آزاد در یکشنبه سیاه، عملکرد دوپهلوی بعضی از نمایندگان شاخص مجلس در فتنه 88 و همچنین عدم تصویب طرح نظارت مجلس بر نمایندگان در کارنامه مجلس به چشم می خورد.
*اسم مستعار رو خودم محض ریا گذاشتم!
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : ح.کنجکاو در : 89/7/1 11:20 صبح
سکانس اول: کتابی چاپ می شود به اسم شهید جاوید. نظرات صالحی نجف آبادی در این کتاب درباره علم امام معصوم با واکنش های موافق و مخالف بسیاری مواجه می شود. ساواک از این وضعیت سواستفاده می کند و مخفیانه تسهیلات چاپ مجدد آن را فراهم می کند. بسیاری از علما با چاپ مقاله و کتاب از این کتاب حمایت و یا مخالفت می کنند. اختلاف ها بالا می گیرد. امام با واسطه سعی می کند جلوی اختلاف علما را بگیرد و بین آنها جلسات وحدت می گذارد. اما عوامل ساواک کار خود را کرده اند بطوری که یکی از آن ها جایی می گوید که ما اختلافی بین شما انداختیم که تا ابد از بین نخواهد رفت...
کات!
سکانس دوم: در بین محافل مذهبی و دانشگاهی کم کم شخصیتی به نام دکتر شریعتی معروف می شود. شخصیتی با سخنرانی ها و نوشته های بدیع و جذاب. در مورد برخی از سخنان و نوشته های او مباحث بین مخالفان و موافقان بالا می گیرد. بعضی ها حکم تکفیر او را صادر می کنند و برخی او را تا رهبری نهضت بالا می برند. اما امام هیچ گاه مستقیم در مورد شریعتی سخنی نمی گوید و فقط گاهی طوری که باعث اختلاف نشود بعضی از مواضع او را به طور غیر مستقیم و کلی نقد می کنند. اما این اختلافات باعث می شود که گروهی که خود را مدافع شریعتی می نامید با سواستفاده از این موقعیت برخی چهره های ماندگار انقلاب از جمله استاد مطهری را ترور نماید...
کات!
سکانس سوم: فردی به اسم اسفندیار رحیم مشایی با صحبت از دوستی با مردم اسرائیل جنجال به پا می کند. تا یک ماه تمام مطبوعات کشور تمام تلاش خودشان را صرف کوبیدن او می کنند. آقا در نماز جمعه در حالی که این صحبت را اشتباه می نامند از این همه صرف انرژی برای این موضوع کوچک انتقاد می کنند. جنجال ها بر سر جملات تاویل پذیر بعدی مشایی ادامه پیدا می کند. کار به جایی می رسد که در دور دهم انتخابات ریاست جمهوری آقا معاون اول شدن مشایی را به صلاح نمی دانند. جنجال ها باز هم از سوی عده ای ادامه پیدا می کند. به نظر می رسد خود مشایی هم با مطرح کردن اینچنین سخنان تاویل پذیر از وضعیت موجود ناراضی نباشد. آقا در جلسه ای می گوید مسائل را اصلی-فرعی کنید و اول به مسائل اصلی بپردازید. آقا بسیار در مورد وحدت نیروهای انقلاب تاکید می کنند. ولی جنجال ها همچنان از سوی عده ای ادامه می یابد...
این سکانس کات ندارد!
پ.ن1: به این نتیجه رسیده ام که در مورد خیلی از کسانی که فکر می کردم ولایت مدار هستند تجدید نظر کنم.
پ.ن2: به شخصه آن قدر موضوع مشایی و شخصیت او را مهم نمی دانم که افتخار بدهم که بار دیگر نظر شخصیم را در مورد او بنویسم!
پ.ن3:هنوز هم احمدی نژاد را از همه مدعیان پر سر و صدای ولایت مداری، ولایت مدارتر می دانم.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : ح.کنجکاو در : 89/6/13 2:23 عصر
مظلومیت امام موسی صدر را باید از مردمان مظلوم جنوب لبنان و ستمدیدگان فلسطین پرسید. محبوبیت امام موسی صدر را باید از مسیحیان لبنان پرسید، وقتی که او را مسیح خود خطاب کردند. عطوفت امام موسی صدر را باید از چمران پرسید وقتی که وصیت نامه اش را عاشقانه به او نوشت. شهامت امام موسی صدر را باید از سید حسن پرسید وقتی که خود و یارانش در حزب الله را شاگردان او خطاب کرد. درایت امام موسی صدر را باید از امام خمینی پرسید وقتی که او را امید خود برای آینده انقلاب دانست...
آنچه نوشتم عرض ارادتی بود از این بسیجی کمین به امام محرومان لبنان. و غرض از آنچه می نویسم بغضی است که این چند روزه راه گلویم را سد کرده.
عجیب حکایتی است این حکایت امام موسی صدر. جالب آنکه مدتی است که فتنه گران پارسال و امسال و کسانی که با بی شرمی تمام سر در آخور آمریکا و اسرائیل دارند و با تمام تلاش افکار منحط آنها یعنی اومانیسم و لیبرالیسم را ترویج می کنند و اندک آبروی خود را با اخلاص تقدیم آن دو کرده اند، وجود بی آبرویشان را آویزان عبای آبروداری چون امام موسی صدر کرده اند. اویی که تمام آمال و آرزویش اعتلای محرومان لبنان و فلسطین و آزادی قدس شریف بود حالا باید بلرزد از کسانی که ندای شیطانی نه غزه، نه لبنان برآورده اند و از آن نام زیبا برای آبروسازی برای فتنه گران سوء استفاده می کنند.حالا باید بلرزد از تفاسیر لیبرالی ای که از افکار ناب او می شود. شاید این منافقان تصور نموده اند اگر امام موسی صدر بین ما برگردد شعارهای ضد انسانی ای چون نه غزه، نه لبنان سر می دهد یا برای راه اندازی آشوب در ایران و لبنان چند میلیارد دلار از آمریکا و اسرائیل انعام می گیرد و یا اینکه مانند این غرب زدگان لیبرالیسم را در لباس اسلام می نمایاند. حاشا که امام محرومان چنین به اسلام خیانت کند.
امام موسی صدر همچنان مظلوم است. امام موسی صدر شخصیتی است که دو سو مظلوم است، از سوی ما که او را فراموش کرده ایم و فرصت چنین سواستفاده ای را داده ایم و از سوی فتنه گران که او را همسان خود می دانند.
یکی از بی شمار مستنداتی که از این سو استفاده دارم، همایشی است که چند روز پیش برای سو استفاده از نام امام موسی صدر در حسینیه ارشاد(همان حسینیه معروف فتنه گران) برگزار شد. جالب است بدانید سه نفر از چهار سخنران مراسم را فتنه گرانی با نقاب روشنفکر دینی تشکیل می دادند. و در آن با پر رویی تمام افکار ناب امام موسی صدر را که همان تشیع راستین است همسان افکار لیبرالی خود پنداشتند و دست به تفاسیر ناروا و مسخره از افکار بلند او زدند.
حجت الاسلام مسعود ادیب: از روحانیون حامی فتنه و دستگیر شده در فتنه پارسال
هادی خانیکی: عضو هیئت رئیسه بنیاد آمریکایی باران وابسته به سید محمد خاتمی
سوسن شریعتی: فرزند ناخلف دکتر شریعتی و نزدیک به جریان های فتنه گر
اگر وضع همین گونه با سکوت من و شما ادامه پیدا کند، بیم آن می رود که با ادامه تحریف شخصیت امام موسی صدر همان بلایی بر سر نام آن بزرگمرد بیاورند که بر سر نام "خط امام" آوردند.
پی نوشت :
1.برای آشنایی بیشتر با این شخصیت بزرگ این لینک را بخوانید.
2. این همایش و سخن سخنرانان آن در سایت ضد انقلابی جرس هم پوشش داده شد.
کلمات کلیدی :
امام موسی صدر،
صدر،
فتنه گر،
هادی خانیکی،
سوسن شریعتی،
حجت الاسلام مسعود ادیب،
نه غزه، نه لبنان،
خط سوم
ارسالکننده : ح.کنجکاو در : 89/5/29 9:8 عصر
آقای احمدی نژاد، آقای علی لاریجانی، آقای صادق لاریجانی، آقایان وزرا، آقایان نمایندگان، آقای شریعتمداری، آقای رسایی، آقای زاکانی،آقای توکلی، آقای مطهری، آقای ضرغامی، آقایان احزاب مدعی اصولگرایی، آقایان علما، آقایان خطبای جمعه، ... و همه آقایان مدعی ولایت مداری، چه شده که صدایتان را نمی شنویم! شاید اشکال از گوش های ماست، و شاید هم از زبان های شما!
صدای وا اسلامتان وقتی بلند است که مشایی چرت و پرت بگوید و فریاد ولایت مداریتان وقتی بلند است که احمدی نژاد در اجرای توصیه رهبری دو، سه روز تاخیر کند. لابد اینگونه می خواهید برای امام زمان ولایتمداری کنید. اگر امام زمان 313 یار داشته باشد، مطمئنا شما جایی بهتر از 313 هزارم نخواهید داشت. مگر یادتان رفته که ولی تان در زمینه ارسال کشتی به غزه چه فرمودند؟ مگر نفرمودند:" کار نمادین و درخشان اعزام کاروان دریائی به غزه، باید در دهها شکل و شیوهی دیگر بارها و بارها تکرار شود. حکومت سفاک صهیونیست و حامیان آن بویژه آمریکا و انگلیس باید قدرتِ شکستناپذیر عزم و بیداریِ وجدان عمومی جهان را در برابر خود ببینند و حسّ کنند." حالا جالب اینجاست که شما همه مدعی ولایت مداری هستید و سه ماه هم از این دستور گذشته است. ولی مثل اینکه نوشتن در مورد چرت و پرت های مشایی برای آقای شریعتمداری مهمتر از حکم ولی است. مثل اینکه مناظره در مورد مشایی برای آقای یامین پور مهمتر از دستور رهبری است. مثل اینکه انتقاد از سخنان مشایی برای خطبای جمعه مهمتر از مسئله پاره تن اسلام یعنی فلسطین است.
من انحراف را از همین جا می بینم، من فتنه بزرگتر را در همین جا احساس می کنم. فتنه بزرگتر تمرد ولایتمداران از ولایت است. فتنه بزرگتر وقتی است که ولی "امر" به وحدت می کنند و آن را واجب شرعی می دانند ولی ولایتمداران به بهانه چرت و پرت های مشایی کشور را صحنه درگیری بین خود می کنند. فتنه بزرگتر وقتی است که سخنان مشایی مهمتر از مسئله محاصره غذایی و دارویی زنان و کودکان غزه می شود. فتنه بزرگتر وقتی است که "نفس" ولایتمداران ولی آنها می شود. من دست های نفاق آلود را می بینم، من دست های خبیث را می بینم، من رسانه های منافق را می بینم، من فتنه بزرگتر را می بینم... .
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : ح.کنجکاو در : 89/5/22 7:18 عصر
قبل نوشت: در این پست فقط می خواهم به بحث سخنرانی های مشایی بپردازم و مواردی چون دخالت در عزل و نصب ها و امور اجرایی را کاری ندارم.
عادت ما ایرانی ها این است، یک کلاغ، چهل کلاغ، پنجاه کلاغ، شصت کلاغ و شاید هم بیشتر! فکر نکنم فرهنگی پیدا بشه که این ضرب المثل اینقدر به این فرهنگ بخورد. سخنرانی های مشایی هم یک مورد از بی شمار مورد مصداق این ضرب المثل است. کسی که نوار جنجال سازی هایش از دوستی با مردم اسرائیل شروع شد و مواردی همچون عکس با هدیه تهرانی، مدیریت انبیا و... این آخری هم مکتب ایرانی را در کارنامه خود دارد. همه این عوامل باعث شد که حضرت آقا اول دولت دهم از احمدی نژاد بخواهد که برای ضربه ندیدن دولت از انتقادات بر علیه مشایی، او را از معاون اولی کنار بگذارد.
سخنان مشایی یک ویژگی دارد و آن هم دوپهلو بودن است. ویژگی ای که باعث می شود بلافاصله بعد از سخنرانی هایش، برداشت منفی از آن بشود و مشایی هم بتواند بعد از مدتی با توضیحات بیشتر آن ها را به اصطلاح "ماست مالی" کند. اگر این ویژگی را باور ندارید می توانید متن سخنرانی هایش را بخوانید تا به حرف من پی ببرید. حالا طبیعتا به ذهن متبادر می شود که این چه مصیبتی است که این گونه حرف بزنیم که هرکسی هرگونه دلش خواست از آن برداشت کند؟ من جواب را خیلی ساده می دانم و آن عشق مشایی ست به زیاد سخنرانی کردن و جذاب سخنرانی کردن. مشایی زیاد سخنرانی می کند و به خاطر اینکه می خواهد سخنرانی اش جذاب باشد معمولا سعی می کند دو پهلو صحبت کند. آن هم از نوعی که معمولا یک پهلویش به انحراف می زند! او می خواهد بدین طریق شنونده جذب کند ولی چه حیف که همیشه ناکام می ماند. از این رو می توان مشایی را جوان ناکامی دانست که تلاش هایش برای جذاب شدن سخنرانی اش به حاشیه دار شدن سخنرانی اش می انجامد.
روی دیگر سکه ماجرای مشایی منتقدین اوست. به نظر من منتقدین مشایی در سه گروه طبقه بندی می شوند: گروه اول: این گروه مثل آیت الله علم الهدی، سید احمد خاتمی، فیروز آبادی و ... به سخنرانی های او انتقاد دارند و معمولا در سخنرانی های او پهلوی مورد دار! را می بینند و قصد و غرضی از انتقاد بر علیه او ندارند. گروه دوم: کسانی مثل شریعتمداری، رسایی و... هستند که هدفشان از انتقاد برعلیه مشایی اگر هم به بهانه سخنرانی است، بیشتر به خاطر امور اجرایی تحت نظر او و دخالت در عزل نصب هاست.من در مورد نیت پاک گروه دوم هم شکی ندارم. اما گروه سوم شامل افرادی مثل: مطهری، توکلی و... و خبرگزاری هایی مثل جهان نیوز و مجلاتی چون پنجره و مثلث است. این گروه کسانی هستند که سعی می کنند در مورد سخنان مشایی آنچنان بزرگنمایی کنند که او را صاحب یک مکتب انحرافی فکری بنمایانند و مسئله او را تبدیل به مسئله اول کشور کنند. به نظر من هدف این گروه از این بزرگ نمایی ها و انتقادات لجام گسیخته فشار به احمدی نژاد است. در مورد دلیل فشار دو دلیل می توان ذکر کرد:1. امتیاز گیری از احمدی نژاد و تحمیل نظرات به او 2. پیدا کردن نقطه ضعف از احمدی نژاد و بزرگنمایی آن تا در انتخابات بعدی بتوانند جلوی بازیگری احمدی نژاد در انتخابات را بگیرند (این افراد در ادامه این کارها رو به تخطئه سیاست های اقتصادی دولت هم آورده اند).
در آخر من نتیجه گیری می کنم که مشایی عامل دشمن نیست ولی کسی است که با سخنرانی هایش ناشیانه در زمین دشمن بازی می کند.
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : ح.کنجکاو در : 89/5/20 4:7 عصر
بسم الله
*) چند روزیه که شده ام مثل جغد! شب ها بیدارم و روزها خواب. الان هم که دارم خذعبلات به خورد شما می دهم ساعت یک و نیم نصف شب است.
*) ما شا الله به اسرائیلی ها! بابا دست مریزاد! جنگ روانی را باید از این ها یاد گرفت، ببینید که چطوری آن شور و غوغای جهانی بر سر آن کشتی را با یک قطعنامه و چند تحریم خواباندند و ورق رو برگرداندند، ما هم که انگار نه انگار غزه ای وجود دارد و محاصره ای، و این همه به خاطرش سر و صدا کردیم! بابا ایول
*) وقتش است که یک شوخی هم با دولت ارزشی بکنیم:کلا دولت احمدی نژاد دولت اشتغال زایی است. علاوه بر فعالیت های بالای اقتصادی خود احمدی نژاد هم با همکاری مشایی مشغول اشتغال زایی اند. احمدی نژاد با تکیه کلام هایش آن ور آبی ها (ازقبیل صدای آمریکا،بی بی سی و...)را مشغول کرده و مشایی هم با حرف های چرت و پرت و صد من یه غاز این ور آبی ها از قبیل سید احمد خاتمی، فیروز آبادی... تا شریعتمداری.
*) کلا ما در وحدت بی نظیریم! نخندید بی خودی نمی گویم! این از سران سه قوه که یک روز در میان به پر و پای هم می پیچند، این از مشایی که اصلا وجودش عامل اختلاف است! و این هم از سران فتنه مان-که این یکی خوشبختانه- شده اند حکایت گله گرگ هایی که امام تعریف می کرد. لابد می خواهید از دشمنان برایتان مثال وحدت بزنم ولی کور خواندید! نمی گویم تا بمانید در خماری!!!
*) این دو روزه یک بار دیگر سه گانه "ارباب حلقه ها" را دیدم، عجب فیلمی است! بعد از دیدن به دنبال نقد آن در اینترنت گشتم ولی یک نقد درست و حسابی که محتوای فیلم را واقعا تحلیل کرده باشد پیدا نکردم. آن هم با گذشت هفت سال از نمایش یکی از پرفروش ترین فیلم های تاریخ سینما. بالاخره این جنگ نرم هم حکایتی است! دشمن تا آبادان آمده و هنوز با بنی صدرها دعوا می کنیم که بالاخره باید دفاع کنیم یا نه! خدا آخر و عاقبت ما را به خیر کند.
*) داشتم دو کوهه حاج منصور رو گوش می دادم که دلم هوای دوکوهه کرد.السلام ای خانه عشق...
*) درباره ادب احمدی نژاد یک مطلب قبلا در این وبلاگ نوشته ام حتما بخوانید. یا علی
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : ح.کنجکاو در : 89/3/17 2:37 عصر
اهداف:
1.سخنرانی سید حسن خمینی رویه ای چند ساله است که در مرقد امام راحل تکرار می شود.
2. با توجه به ویژگی های امسال به خاطر عبور از فتنه عظیم همچنین به خاطر همزمانی با نماز جمعه هدف این بود که یکی از حامیان سران فتنه جلوی جمعیتی عظیم و در چنین موقعیتی سخنرانی کند تا تداعی گر این شود که سران فتنه هنوز هم شخصیت هایی طرفدار خود در درون نظام دارند.
3. از هم اکنون سخنانی در مورد کاندیدا شدن سید حسن خمینی در دور بعد به گوش می رسد که این سخنرانی می توانست خود تبلیغی برای وجهه و شخصیت سید حسن خمینی باشد.
4. سید حسن خمینی با انتخاب سخنرانی قبل از آقا و بعد از احمدی نژاد کوشید خود را در ردیف سران نظام نشان دهد.
سرانجام:
1.ناتمام ماندن سخنرانی سید حسن خمینی آن هم به وسیله مرم نمودار جایگاه حامیان سران فتنه است وای به حال خودشان!
2.سید حسن خمینی وقتی می بیند در سخنرانی نمی تواند با استفاده از شخصیتش مردم را وادار به گوش دادن سخنرانی اش کند متوسل به شخصیت امام می شود،که کارگر نمی شود و این نشانه اوج بلوغ سیاسی مردم به مدد فتنه اخیر است.
3.این اتفاق و عدم توانایی کنترل جلسه توسط سید حسن خمینی نشان دهنده توانایی پایین او در مدیریت بحران است، درست برعکس رفتار احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا و امیرکبیر که نشانگر شخصیت قوی رئیس جمهور در شرایط بحرانی است.
4.این نا تمام ماندن سخنرانی باعث شد یکی از ذخیره های بسیار کلیدی سران فتنه برای انتخابات ریاست جمهوری بعدی بسوزد که برای بازیابی شخصیتش باید حالا حالاها کار شود.
5. به نظر من این لطف الهی بود که ذخیره ای اینچنین مهم آن هم در جایی که به وسیله صاحب آن می خواست شخصیت خود را پر رنگ کند رسوا شود.
6.به نظر می رسد این اتفاق مقدمه ای است برای اینکه دفتر حفظ و نشر آثار امام از لوث وجود نامحرمان پاک شود.
7.آقا با بوسیدن سید حسن به او فهماند که اگر پی جایگاهی برای خود در بین مردم هستی باید با ولایت باشی.
8.آقا در سخنانشان در جایی که به این واقعه اشاره کردند مثال از شخصیت مهمی از جهان اسلام را آوردند که اشتباهاتی کرده بود و این نشان دهنده این است که به نظر آقا هم سید حسن با حمایتش از سران فتنه خطای فاحشی را مرتکب شده.
9.قطع سخنرانی سید حسن خمینی آن هم توسط مردم نشانه عجیبی بود از اوج بصیرت مردم که برای اهل فتنه بسیار گران تمام شد و تبعات اصلی آن بعدا مشخص خواهد شد.
کلمات کلیدی : سید حسن خمینی، 14 خرداد، ناتمام ماندن سخنرانی
ارسالکننده : ح.کنجکاو در : 89/3/15 2:43 عصر
من بی ادبم چون از هرچه منافق است بدم می آید و لعن و نفرین نثارشان می کنم.
دو میلیون نفر از مردم هم جمعه بی ادب بودند چون شعار مرگ بر منافق و مرگ بر موسوی دادند و نگذاشتند حامی سران فتنه برایشان سخنرانی کند.
احمدی نژاد هم بی ادب است چون به کسانی که جلوی سیل چهل میلیونی ملت ایستادند گفت خس و خاشاک، یا وقتی اوباما ایران را تهدید هسته ای کرد بی ادبانه گفت "گنده تر از تو هیچ غلطی نتوانستند بکنند توکه جای خود داری"
آقا هم بی ادب است چون آنقدر از صهیونیست ها متنفر است که می گوید" صهیونیست ها مثل سگ دروغ می گویند"
امام هم بی ادب بود چون بلد نبود با صهیونیست ها مودبانه صحبت کند و گفت"اگر صهیونیست ها دست به آب دریا بزنند دریا نجس می شود" یا می گفت"آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند" یا اینکه" اسرائیل و صدام دو ولد نا مشروع آمریکا در خاورمیانه هستند" یا... اصلا بگذریم امام زیاد بی ادبی کرده!!!
حضرت علی هم بی ادب بود، مگر به نامردمان کوفه نگفت"به شتران بیساربان میمانید که هرگاه از یک طرف جمعآوری گردید، از سوی دیگر پراکنده میشوید"
اصلا نعوذ بالله خود خدا هم بی ادبی کرده مگر به کسانی که علم بی عمل دارند بی ادبانه نگفت "چون الاغ هایی هستند که کتاب حمل می کنند"
اما تا دلتان بخواهد موسوی با ادب است. او مودبانه سر 13 میلیون نفر شیره مالید. خیلی مودبانه به ریش 24 میلیون خندید و رایشان را زیر سوا ل برد مودبانه یک ماه مملکت را به آشوب کشید و اقتصاد را فلج کرد. مودبانه همدست آمریکا و انگلیس و اسرائیل و منافقین و سلطنت طلب ها و هرچی رقاص و خواننده ضد انقلاب شد. خیلی مودبانه همه آنها را تو خط امام جا کرد و مودبانه تر...(در کل ادب مرد به ز دولت اوست!)
از اون مودب تر کروبی بی سواده، خیلی مودبانه تو بنیاد شهید زندان درست کردو همسران شهدا را به زندان انداخت. مودبانه از شهرام جزایری 300 میلیون پول گرفت. الان هم خیلی مودبانه شده عامل دست موساد(کروبی بی سواد – عامل دست موساد)
از اون دو تا مودب تر طلحه و زبیر بودند که با حضرت علی به خاطر اینکه بی ادب بود و بیت المال را عادلانه تقسیم می کرد جنگیدند و کشته شدند.( آن دنیا با اصحاب فتنه خودمان محشور می شوند، ان شا الله!)
از اونها مودب تر شمر بود که مودبانه سر امام حسین را برید چون امام حسین بی ادبانه جلوی ظلم یزید ایستاد و بی ادبانه مرگ را به ذلت ترجیح داد.
اصلا از همه اینها مودب تر شیطان بود که وقتی خدا بهش گفت جلوی آدم سجده کن مودبانه مغرور شد و خدا بی ادبانه او را از درگاهش بیرون انداخت!
راستی من چرا امروز اینقدر بی ادب شده ام!!!
کلمات کلیدی : موسوی، کروبی، ادب، ادب مرد، مودب
ارسالکننده : ح.کنجکاو در : 89/3/10 2:23 عصر
امروز حسین در غزه است و عباس در راه غزه . گویی دو دست عباس را می بینم که در مدیترانه افتاده. هیلاری و شیرین هم در مورد حقوق بشر مذاکره می کنند و به دست های بریده عباس می خندند و به حرمله جایزه حقوق بشر می دهند. شمر را می بینیم که با عمود آهنین هلی برن می رود بر سر کشتی عباس. اصلا این سفینه النجاه عباس است که ما را مجنون خود کرده. حسین در غزه تشنه است و دو دست عباس در مدیترانه افتاده، حرمله تیر سه شعبه را تیز می کند برای گلوی علی اصغر و شیخ به فکر تعداد تجاوزهایی است که به خودش و خاندانش شده که شعارش جدیدا چنین شده نه غزه نه لبنان جانم فدای شمیران البته قسمت کاخ فائزه اش بیشتر. ملک عبد الشیطان هم به فکر این است که چهار صد و هفتاد و هشتمین فرزندش نر است یا ماده. عیبی ندارد اسرائیل هر چقدر می خواهد بکشد که ملک عبد الشیطان جور جایگزین کردنش را می کشد.
حسین در غزه است و عباس در مدیترانه و ما چون کوفیان نظاره گر سر بریده شدن وارث آدم. اما دریغ از لبیکی به هل من ناصر ینصرنی.
کلمات کلیدی : غزه، کشتی آزادی، شمر، حرمله، کودک فلسطینی، مدیترانه