سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمند باش، یا دانشجو، یا شنونده، و یا دوستدار آنان . پنجمین مباش که هلاک می شوی . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

از اسرائیل تا دوکوهه!

ارسال‌کننده : ح.کنجکاو در : 89/5/20 4:7 عصر

بسم الله
*) چند روزیه که شده ام مثل جغد! شب ها بیدارم و روزها خواب. الان هم که دارم خذعبلات به خورد شما می دهم ساعت یک و نیم نصف شب است.
*) ما شا الله به اسرائیلی ها! بابا دست مریزاد! جنگ روانی را باید از این ها یاد گرفت، ببینید که چطوری آن شور و غوغای جهانی بر سر آن کشتی را با یک قطعنامه و چند تحریم خواباندند و ورق رو برگرداندند، ما هم که انگار نه انگار غزه ای وجود دارد و محاصره ای، و این همه به خاطرش سر و صدا کردیم! بابا ایول
*) وقتش است که یک شوخی هم با دولت ارزشی بکنیم:کلا دولت احمدی نژاد دولت اشتغال زایی است. علاوه بر فعالیت های بالای اقتصادی خود احمدی نژاد هم با همکاری مشایی مشغول اشتغال زایی اند. احمدی نژاد با تکیه کلام هایش آن ور آبی ها (ازقبیل صدای آمریکا،بی بی سی و...)را مشغول کرده و مشایی هم با حرف های چرت و پرت و صد من یه غاز این ور آبی ها از قبیل سید احمد خاتمی، فیروز آبادی... تا شریعتمداری.
*) کلا ما در وحدت بی نظیریم! نخندید بی خودی نمی گویم! این از سران سه قوه که یک روز در میان به پر و پای هم می پیچند، این از مشایی که اصلا وجودش عامل اختلاف است! و این هم از سران فتنه مان-که این یکی خوشبختانه- شده اند حکایت گله گرگ هایی که امام تعریف می کرد. لابد می خواهید از دشمنان برایتان مثال وحدت بزنم ولی کور خواندید! نمی گویم تا بمانید در خماری!!!
*) این دو روزه یک بار دیگر سه گانه "ارباب حلقه ها" را دیدم، عجب فیلمی است! بعد از دیدن به دنبال نقد آن در اینترنت گشتم ولی یک نقد درست و حسابی که محتوای فیلم را واقعا تحلیل کرده باشد پیدا نکردم. آن هم با گذشت هفت سال از نمایش یکی از پرفروش ترین فیلم های تاریخ سینما. بالاخره این جنگ نرم هم حکایتی است! دشمن تا آبادان آمده و هنوز با بنی صدرها دعوا می کنیم که بالاخره باید دفاع کنیم یا نه! خدا آخر و عاقبت ما را به خیر کند.
*) داشتم دو کوهه حاج منصور رو گوش می دادم که دلم هوای دوکوهه کرد.السلام ای خانه عشق...
*) درباره ادب احمدی نژاد یک مطلب قبلا در این وبلاگ نوشته ام حتما بخوانید. یا علی





کلمات کلیدی :

چند نکته در مورد اهداف و سرانجام سخنرانی سید حسن خمینی

ارسال‌کننده : ح.کنجکاو در : 89/3/17 2:37 عصر

اهداف:
1.سخنرانی سید حسن خمینی رویه ای چند ساله است که در مرقد امام راحل تکرار می شود.
2. با توجه به ویژگی های امسال به خاطر عبور از فتنه عظیم همچنین به خاطر همزمانی با نماز جمعه هدف این بود که یکی از حامیان سران فتنه جلوی جمعیتی عظیم و در چنین موقعیتی سخنرانی کند تا تداعی گر این شود که سران فتنه هنوز هم شخصیت هایی طرفدار خود در درون نظام دارند.
3. از هم اکنون سخنانی در مورد کاندیدا شدن سید حسن خمینی در دور بعد به گوش می رسد که این سخنرانی می توانست خود تبلیغی برای وجهه و شخصیت سید حسن خمینی باشد.
4. سید حسن خمینی با انتخاب سخنرانی قبل از آقا و بعد از احمدی نژاد کوشید خود را در ردیف سران نظام نشان دهد.
سرانجام:
1.ناتمام ماندن سخنرانی سید حسن خمینی آن هم به وسیله مرم نمودار جایگاه حامیان سران فتنه است وای به حال خودشان!
2.سید حسن خمینی وقتی می بیند در سخنرانی نمی تواند با استفاده از شخصیتش مردم را وادار به گوش دادن سخنرانی اش کند متوسل به شخصیت امام می شود،که کارگر نمی شود و این نشانه اوج بلوغ سیاسی مردم به مدد فتنه اخیر است.
3.این اتفاق و عدم توانایی کنترل جلسه توسط سید حسن خمینی نشان دهنده توانایی پایین او در مدیریت بحران است، درست برعکس رفتار احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا و امیرکبیر که نشانگر شخصیت قوی رئیس جمهور در شرایط بحرانی است.
4.این نا تمام ماندن سخنرانی باعث شد یکی از ذخیره های بسیار کلیدی سران فتنه برای انتخابات ریاست جمهوری بعدی بسوزد که برای بازیابی شخصیتش باید حالا حالاها کار شود.
5. به نظر من این لطف الهی بود که ذخیره ای اینچنین مهم آن هم در جایی که به وسیله صاحب آن می خواست شخصیت خود را پر رنگ کند رسوا شود.
6.به نظر می رسد این اتفاق مقدمه ای است برای اینکه دفتر حفظ و نشر آثار امام از لوث وجود نامحرمان پاک شود.
7.آقا با بوسیدن سید حسن به او فهماند که اگر پی جایگاهی برای خود در بین مردم هستی باید با ولایت باشی.
8.آقا در سخنانشان در جایی که به این واقعه اشاره کردند مثال از شخصیت مهمی از جهان اسلام را آوردند که اشتباهاتی کرده بود و این نشان دهنده این است که به نظر آقا هم سید حسن با حمایتش از سران فتنه خطای فاحشی را مرتکب شده.
9.قطع سخنرانی سید حسن خمینی آن هم توسط مردم نشانه عجیبی بود از اوج بصیرت مردم که برای اهل فتنه بسیار گران تمام شد و تبعات اصلی آن بعدا مشخص خواهد شد.





کلمات کلیدی : سید حسن خمینی، 14 خرداد، ناتمام ماندن سخنرانی

ما همه بی ادبیم!

ارسال‌کننده : ح.کنجکاو در : 89/3/15 2:43 عصر

من بی ادبم چون از هرچه منافق است بدم می آید و لعن و نفرین نثارشان می کنم.
دو میلیون نفر از مردم هم جمعه بی ادب بودند چون شعار مرگ بر منافق و مرگ بر موسوی دادند و نگذاشتند حامی سران فتنه برایشان سخنرانی کند.
احمدی نژاد هم بی ادب است چون به کسانی که جلوی سیل چهل میلیونی ملت ایستادند گفت خس و خاشاک، یا وقتی اوباما ایران را تهدید هسته ای کرد بی ادبانه گفت "گنده تر از تو هیچ غلطی نتوانستند بکنند توکه جای خود داری"
آقا هم بی ادب است چون آنقدر از صهیونیست ها متنفر است که می گوید" صهیونیست ها مثل سگ دروغ می گویند"
امام هم بی ادب بود چون بلد نبود با صهیونیست ها مودبانه صحبت کند و گفت"اگر صهیونیست ها دست به آب دریا بزنند دریا نجس می شود" یا می گفت"آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند" یا اینکه" اسرائیل و صدام دو ولد نا مشروع آمریکا در خاورمیانه هستند" یا... اصلا بگذریم امام زیاد بی ادبی کرده!!!
حضرت علی هم بی ادب بود، مگر به نامردمان کوفه نگفت"به شتران بی‏ساربان می‏مانید که هرگاه از یک طرف جمع‏آوری گردید، از سوی دیگر پراکنده می‏شوید"
اصلا نعوذ بالله خود خدا هم بی ادبی کرده مگر به کسانی که علم بی عمل دارند بی ادبانه نگفت "چون الاغ هایی هستند که کتاب حمل می کنند"
اما تا دلتان بخواهد موسوی با ادب است. او مودبانه سر 13 میلیون نفر شیره مالید. خیلی مودبانه به ریش 24 میلیون خندید و رایشان را زیر سوا ل برد مودبانه یک ماه مملکت را به آشوب کشید و اقتصاد را فلج کرد. مودبانه همدست آمریکا و انگلیس و اسرائیل و منافقین و سلطنت طلب ها و هرچی رقاص و خواننده ضد انقلاب شد. خیلی مودبانه همه آنها را تو خط امام جا کرد و مودبانه تر...(در کل ادب مرد به ز دولت اوست!)
از اون مودب تر کروبی بی سواده، خیلی مودبانه تو بنیاد شهید زندان درست کردو همسران شهدا را به زندان انداخت. مودبانه از شهرام جزایری 300 میلیون پول گرفت. الان هم خیلی مودبانه شده عامل دست موساد(کروبی بی سواد – عامل دست موساد)
از اون دو تا مودب تر طلحه و زبیر بودند که با حضرت علی به خاطر اینکه بی ادب بود و بیت المال را عادلانه تقسیم می کرد جنگیدند و کشته شدند.( آن دنیا با اصحاب فتنه خودمان محشور می شوند، ان شا الله!)
از اونها مودب تر شمر بود که مودبانه سر امام حسین را برید چون امام حسین بی ادبانه جلوی ظلم یزید ایستاد و بی ادبانه مرگ را به ذلت ترجیح داد.
اصلا از همه اینها مودب تر شیطان بود که وقتی خدا بهش گفت جلوی آدم سجده کن مودبانه مغرور شد و خدا بی ادبانه او را از درگاهش بیرون انداخت!
راستی من چرا امروز اینقدر بی ادب شده ام!!!



کلمات کلیدی : موسوی، کروبی، ادب، ادب مرد، مودب

امروز حسین در غزه است

ارسال‌کننده : ح.کنجکاو در : 89/3/10 2:23 عصر

امروز حسین در غزه است و عباس در راه غزه . گویی دو دست عباس را می بینم که در مدیترانه افتاده. هیلاری و شیرین هم در مورد حقوق بشر مذاکره می کنند و به دست های بریده عباس می خندند و به حرمله جایزه حقوق بشر می دهند. شمر را می بینیم که با عمود آهنین هلی برن می رود بر سر کشتی عباس. اصلا این سفینه النجاه عباس است که ما را مجنون خود کرده. حسین در غزه تشنه است و دو دست عباس در مدیترانه افتاده، حرمله تیر سه شعبه را تیز می کند برای گلوی علی اصغر و شیخ به فکر تعداد تجاوزهایی است که به خودش و خاندانش شده که شعارش جدیدا چنین شده نه غزه نه لبنان جانم فدای شمیران البته قسمت کاخ فائزه اش بیشتر. ملک عبد الشیطان هم به فکر این است که چهار صد و هفتاد و هشتمین فرزندش نر است یا ماده. عیبی ندارد اسرائیل هر چقدر می خواهد بکشد که ملک عبد الشیطان جور جایگزین کردنش را می کشد.
حسین در غزه است و عباس در مدیترانه و ما چون کوفیان نظاره گر سر بریده شدن وارث آدم. اما دریغ از لبیکی به هل من ناصر ینصرنی.





کلمات کلیدی : غزه، کشتی آزادی، شمر، حرمله، کودک فلسطینی، مدیترانه

پرونده ای برای جمعیت 150 میلیونی

ارسال‌کننده : ح.کنجکاو در : 89/2/6 11:13 عصر

جملات زیر را بدون هیچگونه جهتگیری مطالعه کنید!


*پوتین‌ در سخنرانی‌ اخیر خود روی‌ بحران‌ پایان‌ مادری‌ انگشت‌ گذاشته‌ و می‌گوید اگر روسیه‌ و دیگر کشورهای‌ اروپایی‌ نتوانند این‌ معضل‌ را حل‌ کنند، در نیمه‌ دوم‌ قرن‌ بیست‌ و یکم‌ از قدرت‌ سیاسی‌ و اقتصادی‌ آنها چیزی‌ جز نام‌ باقی‌ نخواهد ماند. پوتین‌ پیشنهاد کرده‌ که‌ برای‌ درمان‌ این‌ بحران‌ شاید بهتر این‌ باشد که‌ به‌ مادران‌ بخاطر بچه‌دار شدن‌ پول‌ داده‌ شود...... برای‌ اینکه‌ یک‌ کشور بتواند جمعیت‌ خود را ثابت‌ نگه‌ دارد زن‌ باید دو کودک‌ به‌ دنیا آورد. میانگین‌ تعداد کودکان‌ یک‌ زن‌ در جامعه‌ را میزان‌ باروری‌ جامعه‌ می‌نامند. این‌ میزان‌ در آلمان‌ 3/1، در یونان‌ 4/1، در ایتالیا 3/1، در ژاپن‌ 4/1 و در روسیه‌ 3/1 است‌......................... ن‌ واتنبرگ‌ در کتاب‌ "کمتر" که‌ به‌ همین‌ موضوع‌ اختصاص‌ دارد می‌نویسد کاهش‌ تاسف‌ برانگیز جمعیت‌ اروپا و ژاپن‌ باعث‌ بروز مشکلات‌ بسیاری‌ در این‌ جوامع‌ خواهد شد. جمعیت‌ کم‌ به‌ معنای‌ نیروی‌ کار کم‌ و مصرف‌کنندگان‌ کمتر است‌ و این‌ پدیده‌ به‌ راحتی‌ می‌تواند چرخه‌ صنعت‌ کشورها را از کار بیندازد....................." پایان‌ مادری"‌ نوشته‌ رابرت‌ جی‌. ساموئلسون‌، مجله‌ نیوزویک‌
*براساس مطالعه‌ای با نظارت موسسه‌ ماکس پلانک در زمینه‌ پژوهش‌های جمعیتی، بسیاری از بخش‌های اروپا با کاهش دائمی نرخ زاد و ‌ولد روبرو هستند. بدون جبران این فرایند از طریق ورود مهاجران، میزان جمعیت بسیاری از کشورهای اروپایی، از جمله آلمان رو به رکود خواهد گذاشت. در این میان به ویژه کشورهای اروپای مرکزی و جنوبی گرفتار این مشکل هستند. این در حالی است که در کشورهای شمالی و غربی اروپا نرخ زاد و ولد بیشتری به چشم می‌خورد. بر اساس یافته‌های دانشمندان، هیچ یک از کشورهای اروپایی به سطح جایگزین متوسط به میزان 1/2 باروری برای هر زن نمی‌رسند. این رقم میزانی است که نسل کودکان با رسیدن به آن، می‌توانند جایگزینی کافی برای نسل والدین به شمار آیند.همشهری آنلاین 2 اردیبهشت 1389
*رییس مرکز آمار ایران در بیان نتایج سرشماری سال 85 اعلام کرد و افزود: نرخ رشد جمعیت در دهه 75، 96/1 درصد بوده که در دهه 85 به 61/1 درصد رسیده است، بدین ترتیب نرخ رشد جمعیت نسبت به دهه گذشته 35/0 درصد کاهش یافته است.آفتاب نیوز سه شنبه 25اردیبهشت 1386
*جمعیت کنونی ایران 70میلیون و 300هزار نفر اعلام شده که با رشد 1/2درصد، جمعیت کشور در سالهای 2025و 2050میلادی به ترتیب بیش از 89و 101میلیون نفر می‌رسد. سایت اینترنتی «دفتر مرجع جمعیت»
* علی درویش پور ـ دانشجوی دکترای تخصصی پرستاری ـ با ارائه مقاله‌ای عنوان کرد: «وضعیت مرگ و میر و امید به زندگی در کشور نشان می‌دهد که در سال 1429، گروه سنی 55 تا 75 سال نسبت به سایر گروه‌های سنی بیشترین نسبت را خواهند داشت. آفتاب نیوز شنبه 10مرداد 1388

*بر اساس برخی پیش بینی ها جمعیت ایران تا 42سال دیگر حدود 130میلیون نفر خواهد بود که یک پنجم آن را سالمندان تشکیل می دهند. برآوردهای رسمی نشان می دهد که نسبت شاغلان به بازنشستگان به حدود دو واحد رسیده یعنی در مقابل هر دو نفر شاغل یک نفر بازنشسته می شود.
کارشناسان نسبت سه به یک را زنگ خطر و نسبت کمتر از آن را بحرانی تلقی می کنند و می گویند در تمام دنیا این عدد معمولا بعد از 50 سال آنهم در حد یک واحد تغییر می کند اما در ایران این نسبت در طول هشت سال از 5/4 نیم به حدود دو واحد رسیده است.

* به‌اعتقاد دکتر حبیب‌الله زنجانی، جمعیت‌شناس برجسته کشورمان( از تئورسین های اصلی جلوگیری از رشد جمعیت در سال67)، چنانچه سطح باروری با سرعتی که ادعا شده است کاهش یابد، ساختار جمعیتی شدیدا سالخورده‌ای را در 25 سال آینده شاهد خواهیم بود. زنجانی اما خود، پیش‌بینی 91میلیون نفر را برای سال 1400 دارد که از نظر تامین نیروی کار و مسائل جنبی رقم مناسبی است، اما همچنان کشور را با ساختار پیر و سالخورده‌ای در 25 سال آینده مواجه می‌کند.
سطح باروری زنان در تعداد زیادی از استان‌های کشور کمتر از 1/2 فرزند بود که در ان شرایط دیگر یک زن نمی‌تواند بیش از یک دختر در طول عمر به دنیا بیاورد و به عبارت دیگر یک مادر حتی نمی‌تواند با یک دختر در امر باروری جایگزین شود. چه اگریک زن تنها 1/2 بچه به دنیا بیاوردمی‌تواند با تنها دختر خود در امر باروری جایگزین گردد و‌این جایگزینی معمولا 27تا29 سال (بسته به ساختار جمعیت) طول می‌کشد که در جمعیت شناسی به آن سن تجدید نسل گفته می‌شودکه طی آن یک پسر جای یک پدر و یک دختر جای یک مادر را می‌گیرد.‌این سطح از باروری، زمانی به رشد جمعیتی صفر می‌رسد که جمعیت به سوی ساختار متوقف میل می‌کند و تا‌این وضعیت تحقق نیابد میزان رشد سالانه جمعیت بالاتر از صفر خواهد بود. ما در 30تا40سال آینده با‌این وضع مواجه خواهیم شد وضعی که برخی ازکشور‌های اروپایی تجربه کرده‌اند ولی با وجود اهرم قوی مهاجرت هم قادر به تصحیح ساختار نیروی انسانی و جمعیت خود نشده و با پیامدهای بسیار منفی ان مواجه گشته‌اند. به همین دلیل است که مثلا در فرانسه از زمان ژنرال دوگل سیاست‌های نامحسوس افزایش جمعیت دنبال شده و از سال گذشته نیز پرداخت‌های مستقیم به زنانی که فرزندی را به دنیا بیاورند آغاز شده است. بر پایه این سیاست مثلا اگر زنی بچه‌دار شود به مدت یکسال ماهانه 1200 یورو دریافت می‌کند و... علاوه بر فرانسه در آلمان، روسیه و ایتالیا نیز این مباحث مطرح است.

*دکتر حسین محمودیان مدیر گروه جمعیت شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران :در زمان حاضر 26 میلیون نفر از جمعیت کشور بین 15 تا 30 سال سن داشته و در سن " فرزند آوری " قرار دارند . این افراد در صورت تشکیل خانواده و داشتن فرزند ، نرخ رشد سالبانه 2/1 کشور را تا دو سال دیگر با نرخ 4/ 1 درصدی مواجه می کنند .
 ی ادامه داد:‌ پیش بینی می شود ، پس از سال 90 ، به علت اینکه دیگر این تعداد جمعیت جوان 15 تا 30 سال را نخواهیم داشت ، نرخ رشد سالانه جمعیت ، کمتر از 4/ 1 درصد شده و به یک درصد نیز برسد .
وی اظهارداشت : پیش بینی های جمعیت شناسی در کشور نشان می دهد که تا 20 سال آینده ، جمعیت ما ، مشروط بر اینکه باروری برای هر یک زن در طول دوره فرزند آوری ، درسطح کم ( دو فرزند کمتر ) باشد ، به سالمندی رسیده و از رشد پایینی برخوردار خواهد شد .ایرنا- 1/9/1388
  احمدی نژاد: بنده با اینکه دو بچه کافی هست مخالفم و استدلال علمی نیز برای آن دارم و امروز شاهد هستیم که متوسط بچه‌ در خانواده‌ها زیر 2 نفر است و این سیاست غلطی است که غربی‌ها انتخاب کردند و الان نیز برای حفظ فرهنگ و هویت خود یارانه سنگینی پرداخت می‌کنند. از همین رو چرا ما باید این راه را برویم.
 ئیس جمهور با تاکید بر اینکه یک ملت باید ادامه پیدا کنند و نباید قطع شوند اظهار داشت: برخی‌ها خیال می‌کنند ما روزی مردم را می‌دهیم در حالی که این بسیار اشتباه است و بنده تعجب می‌کنم که چرا علما در این خصوص سکوت کرده‌اند. هر چند ما نیز باید مدیریت کرده و نگذاریم بهداشت و آموزش از بین برود.
احمدی نژاد در همین خصوص یادآور شد: این چه زندگی است که برای ما تعریف کردند خود غربی‌ها مگر با سیاست کنترل جمعیت به سعادت رسیده‌اند که ما آن را دنبال کنیم. وی ادامه داد: پدران ما 5 یا 6 فرزند داشتند هر چند فقر در سطح وسیعی وجود داشت ولی تحمیلی بود اما ما الان مستقل هستیم و جمعیت ما دو برابر سال 59 شده و با این وجود وضعیت ما از آن زمان خیلی بهتر است.

*پزشکیان: دولت مشکل بیکاران را حل کند، جمعیت صد میلیونی پیش‌کش.آفتاب یزد(منقد دولت) پنج شنبه، 26 فروردین 1389
*دولت به جای اداره جمعیت 150 میلیونی مشکل بیکاران را حل کند.مردمسالاری(منقد دولت) 26 فروردین 1389


نظر شما راجع به مطالب بالا چه بود؟ آیا ضرورت افزایش نرخ رشد جمعیت حداقل به 5/2-2 را برای اکثر کشور ها احساس کردید؟ نظر ما در مورد صحبت های احمدی نژاد چطور بود؟در مورد مخالفان او چه؟ حال با روشن شدن بسیاری از حقایق به اصل بحث می پردازیم:
سوال اصلی که بعد از مطرح شدن بحث جمعیت در کشور و در بین مخالفان باغرض و بی غرض احمدی نژاد مطرح می شود این است که آیا کشور ما با این همه جمعیت و افزایش جمعیتی که در آینده به وقوع خواهد پیوست بی نیاز جمعیت نمی شود؟ و آیا تجربه دهه 60 نباید درس عبرتی برای عدم تلاش برای رشد جمعیت شود؟
و حال جواب را با هم بررسی می کنیم. اول از همه باید به این نکته اشاره کرد که در دهه شصت یک سری دلایل برای افزایش جمعیت بود از جمله اینکه کشور در حال جنگ بود که ممکن بود این جنگ سال ها طول بکشد و نیاز به نیروی جوان در دوران دفاع مقدس برای حفظ کشور امری بدیهی است. دلیل بعد اینکه کشوری به بزرگی ایران برای اینکه یک ابرقدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی شود نیاز به جمعیتی چندین برابر آن موقع داشته و دارد، اما آنچه عملا در دهه 60 اتفاق افتاد این بود که تلاش برای افزایش جمعیت بسیار غیر برنامه ریزی شده و انفجاری صورت گرفت و در پی آن به جای اینکه دولت مردان این افزایش جمعیت ناگهانی را با برنامه ریزی مدیریت کنند دست رو دست گذاشته و نظاره گر نسلی بودند که با سوء تدبیر آنها با رفاه پایین زندگی کرد، در مدرسه سه شیفته درس خواند و در رفتن به دانشگاه دچار مشکلات عدیده شد، که این مشکلات هم اکنون نیز در ازدواج و کار ادامه پیدا می کند. و جالب اینجاست که همین آقایان منتقد دولت کنونی، خود زمانی بانی این جریان در تولید انفجاری جمعیت و عدم مدیریت آن بودند و شاید بعضی از آنها مثل آقای خاتمی توسعه سیاسی جامعه مدنی و شعارهای مشابه وارداتی را مهم تر از مسائل پیش پا افتاده اقتصادی! می دانستند.
 ر همان دهه 60 بار با سوء تدبیری دیگر به جای اینکه نرخ رشد جمعیت را متناسب کنند، کمر همت به صفرکردن نرخ رشد آن بستند تا جایی که امروزه این نرخ به 2/1 رسیده که برای کشوری به بزرگی ایران که دارای اقتصادی در حال رشد و انبساط است دارای خطرات فراوان از جمله پیر شدن جمعیت و خالی ماندن بازار کار و از بین رفتن قدرت سیاسی و نظامی و همچنین هویت و فرهنگ در 4-3 دهه آینده را خواهد داشت. شاید گفته شود با افزایش جمعیت ایران در 4-3 دهه آینده در حداکثر مقدار خود به 110 یا 120 میلیون می رسد این مشکل حل خواهد شد. در جواب باید گفت که این جمعیت 120-110 میلیون دارای درصد بسیار بالایی از افراد پیری است که فشار بسیار بالای اقتصادی را به کشور تحمیل خواهد کرد و راه علاج ان جایگزینی جمعیت جوان کنونی با همین مقدار جمعیت جوان و بهینه سازی سیستم اقتصادی است.
سوال دیگری که منتقدین احمدی نژاد مطرح می کنند این است که از کجا معلوم است که این افزایش مد نظر احمدی نژاد عاقبتی همچون افزایش دهه 60 پیدا نکند؟ جواب در سخنان رئیس جمهور است. وفتی که او می گوید ما حساب آتیه نوزادان را امسال با موجودی یک میلیون تومان افتتاح می کنیم و خانواده ها و دولت باید هر ماه مبلغی بر آن اضافه کنند تا فرزندان در سن 20 سالگی مبلغ مناسبی از پول برای ازدواج و تحصیل و اشتغال داشته باشند یا ادامه می دهد که ما باید رفاه و آموزش آنان را به وجه احسن اداره کنیم و زیرساخت های مناسب را برای آنان به وجود آوریم که خود گویای مدیریت و برنامه ریزی برای افزایش مناسب جمعیت و استفاده بهینه از آن است. حال ممکن است بعضی دیگر سوال کنند که آیا کشور ما کشش افزایش جمعیت به این مقدار را دارد؟ جواب این است که چین با 5/1 میلیارد جمعیت تنها نیمی از منابع طبیعی ما را دارد که توانسته با مدیریت درست یکی از بزرگتری اقتصاد های دنیا شود.





کلمات کلیدی : احمدی نژاد، جمعیت 150 میلیونی، رشد جمعیت، فاجعه جمعیتی، پرونده

حکایت این 13 روز نحس

ارسال‌کننده : ح.کنجکاو در : 89/1/10 10:5 عصر

حکایت جالبی است حکایت تعطیلات در ایران. کشوری که با 72 روز تعطیل در سال جدید رکورددار بیشترین تعطیلات در طول سال در جهان است. از همه این تعطیلات جالب تر این 13 روز اول سال است. 13 روزی که باید برای مشاغل 5 روز تعطیل باشد ولی در عمل 13 روز تعطیل است. لابد می پرسید که چرا این 13 روز نحس است؟! به دو دلیل:1)عدد 13 کلا نحس است!!!2) کشور ما با این همه مشکلات اقتصادی و با این همه ادعا باید کمترین تعطیلات را درجهان داشته باشد ولی در عمل 13 روز از اولین روزهای سالش تعطیل است،تازه تعطیلات مناسبتی بماند. هر سال هم که دم دمای عید که می شود بازار اظهار نظر در مورد تعطیلات داغ می شود و بعد از این 13 روز نحس دوباره فروکش می کند. انگار نه انگار که همه حضرات مجلسی ها و دولتی ها بارها قبل از عید در این مورد اظهار نظر کرده اند. البته فکر کنم حق داشته باشند چون بالاخره 13 روز هم که به ایشان بد نمی گذرد یعنی آنقدر خوش می گذرد که بعد از عید همه قید کم کردن تعطیلات را بزنند! حالا بماند که آقا سالهاست که به این 13 روز اعتراض کرده اند ولی انگار رگ ولایت مداری فقط برای نزدیک های انتخابات کلفت می شود. از این مسائل بگذریم لابد این سوال برای شما پیش می آید که چی شد که من دوباره این روال تکراری یعنی انتقاد از 13 روز را انجام می دهم. خب جوابش این است که بسیجی فقط اهل حرف نیست و همیشه حرفش همراه با عمل است بنابراین بنده برای حضرات مجلسی یک پیشنهاد دارم. آنهم این است که این 5 روز اول سال به خاطر این 13 روز می شود که مدارس 13 روز بسته است. اگر مدارس هم از روز ششم به بعد باز کنند آنوقت این جو مزخرف تعطیلات اضافه بر سازمان از خانواده ها رخت بر می بندد. خب لابد می پرسید اگر هم حضرات مجلسی 5 روز تعطیلات مدرسه را تصویب کنند خود دانش آموزان آن را اجرا نخواهند کرد. ولی من جواب می دهم که معلمان و مدیران را برای 5 روز اجبار کنند اگر هم یک سال دانش آموزان سر کلاس ها نروند ولی از سال بعد به خاطر فشار معلم ها برای اتمام دروس مجبور می شوند که سر کلاس ها بروند. این طرح چند مزیت دیگر هم دارد:1)کلا از شر این عدد 13 نحس راحت می شویم!!! 2) بعضی از دوستان بیکار مجلسی از آن جمله آن سه تفنگدار که فکر می کنند کار دیگری جز سنگ انداختن جلوی طرح های دولت ندارند از بیکاری در می آیند! 3) این کار فتح البابی است برای کم کردن سایر تعطیلات اضافی4)بالاخره یکی از توصیه های آقا توسط مجلس اجرایی می شود
پ.ن:
موضوع تعطیلات همیشه برای من جالب بوده چون اولین مقاله انتقادی-اجتماعی ام را در سال سوم راهنمایی با همین موضوع در صفحه ای خالی از کتاب فارسی نوشتم.





کلمات کلیدی : 13، سیزده، تعطیلات، تعطیل، نحس، مجلس، عید

دانلود روایتگری حاج آقا ضابط

ارسال‌کننده : ح.کنجکاو در : 89/1/8 10:50 صبح

برای دانلود فایل صوتی روایتگری مرحوم حاج عبدالله ضابط (علمدار روایتگری) اینجا کلیک نمایید.

برای شادی روح مرحوم حاج عبدالله ضابط صلوات




کلمات کلیدی : دانلود، ضابط، روایتگری

صدا و سیما......عقب.......گرد!!!

ارسال‌کننده : ح.کنجکاو در : 88/12/17 2:4 عصر

اصلا چه کسی گفته که صدا و سیما متولی اصلی انعکاس فرهنگ انقلاب است؟ اگر ما نخواهیم صدا و سیما تبلیغ ارزش های امام و انقلاب را بکند باید چه کسی را ببینیم؟!!! یا اصلا بیایید نقدی حساب کنیم!!! آقای ضرغامی چقدر؟!!! چه می شد شما این دو تا مستند و چهار تا مناظره را پخش نمی کردید؟ چه می شد شما هم مثل اسلافتان کلاً بی خیال افکار امام می شدید؟ وای بر ما که بیهوده دل خوش کرده بودیم که به قول طالب زاده"انگار در صدا و سیما زلزله آمده!" و روبه جلو هم حرکتی می کند! ولی باز هم حکایت همیشگی 22 بهمن و 15 خرداد و هفته دفاع مقدس و... تکرار شد. تا چند روز قبل از 31 شهریور هیچ کس نه یادی از دفاع مقدس و نه یادی از 300 هزار شهید این سرزمین نمی کند، ولی کافیه برسیم به 25 شهریور آنوفت رسانه ملی از ساعت 6 صبح تا بوق سگ پر می شود از صدای "ممد نبودی ببینی" و "یاد امام و شهدا" . و تازه جدیدا یاد گرفته اند چهار تا عکس شهدا را با دیمبالا دومبول نشان می دهند!!! ولی دریغ از اینکه از تفکر شهدا یادی بکنند و آخرش هم نتیجه اش این می شود که ضد انقلاب در فتنه بعد از انتخابات یک دفعه یاد شهید باکری و شهید همت می کند و افکار جرج سورس و جین شارپ صهیونیست را با افکار شهید همت، فاتح خیبر پیوند می دهند! حالا بگذریم که این افراد قبلا هم با لطف رسانه های نوشتاری و سکوت بی دریغ صدا و سیما، افکار امام را با افکار انگلیسی ها و آمریکایی ها و صهیونیست ها پیوند زده اند. خوب شد یادی از فتنه بعد از انتخابات کردیم. آقای ضرغامی چند تا دوم خرداد و 30 خرداد باید اتفاق بیافتد تا رسانه ملی در غیر مناسبت های رسمی یادی از تفکر امام بکند؟ مگر کشور ما در فتنه اخیر کم ضربه خورد؟ مگر در دوم خرداد سالها از قافله انقلاب عقب نیفتادیم، مگر یکی از دلایل اصلی آن عدم بصیرت بسیاری در مسائل سیاسی و عدم آشنایی آنها با افکار راستین امام نبود پس چرا "روز از نو روزی از نو" پس چرا دوباره مناظره ها و مستندها و سعید قاسمی ها را به بوته فراموشی سپردید؟
آقای ضرغامی ایکاش روند همیشگیتان را در مورد 22 بهمن هم بدون استثنا اجرا می کردید تا ما هم بیخودی دلخوش نباشیم که این برنامه ها ادامه پیدا می کند. ولی بعدش ما بمانیم و صدا و سیما و 24 ساعت برنامه آبکی! و سخن آخرمان با متولیان اصلی انعکاس فرهنگ انقلاب!!!
 آدمی در امید است به خیر کسان
مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان





کلمات کلیدی : انتخابات، ضرغامی، صدا و سیما، عقب گرد، فتنه، دوم خرداد

من دیگه تظاهرات نمی رم!(طنز)

ارسال‌کننده : ح.کنجکاو در : 88/11/24 4:35 عصر


 آقا این چه وضعشه! من دیگه تظاهرات نمی روم! از دو روز قبل از تظاهرات به عشق کیک و ساندیس هیچی نخوردیم صبح هم از ساعت 6 رفتیم تظاهرات در صورتی که تظاهرات ساعت 10 شروع می شد ما رو هم 2 ساعت تمام تو خیابان ها گرداندند که آخر سر به ما یه کیک و ساندیس بدهند. با شور و شعف داشتیم لحظات رسیدن کیک و ساندیس را انتظار می کشیدیم که دیدیم ای دل غافل به ما یه کلوچه کوچولو دادند با یه نی!
 شرمنده ساندیسمون تمام شد!!!
-آخه شرمندگی بخوره تو سرتون، شرمندگی که واسه ما ساندیس نمی شه. ما دو روزه به عشق کیک و ساندیس شب ها هم خوابمون نبرده شما حداقل 4 میلیون رو تو تهران و 30 میلیون را تو شهرهای دیگه به بهانه کیک و ساندیس دادن کشوندید تو خیابون ولی عرضه ندارید مزد زحماتشون بدید.
 حیف که ما این همه گلوی مبارک را پاره کردیم و شعار "این همه لشگر آمده/به عشق ساندیس آمده" را دادیم. اصلا از هرکی تو خیابون می پرسیدم واسه چی اومدی؟ شعار بالا رو به صورت تکی اجرا می کرد. خب دیگه حالا که این طور شد از این به بعد به کمتر از دلستر و کیک مغزدار رضایت نمی دهیم! تازه اون را هم باید تضمین بدید که کم نمی آورید. اصلا حالا که کار به اینجا رسید جناحم را عوض می کنم و می روم طرف فائزه جون!!! شماها لیاقت ندارید! دم اون فائزه گرم که مثل مرد به هرکدوم از دخترهای جنبش سبز که می خواستند مانتو می دادند. البته گفته باشم به فائزه هم با تمام ارادتی که دارم اعتمادی نیست. درسته که عمو سام پول های زیادی می فرسته ولی بالاخره این همه کیک و ساندیس ممکنه هرکسی رو وسوسه کنه! بنابراین قبل از شرکت در تظاهرات ها جنبش سبز حتما ازش تضمین برای کیک و ساندیس می گیرم. تا تظاهرات بعدی زنده باد "کیک و ساندیس"!





کلمات کلیدی : سبز، جنبش، کیک، ساندیس، کیک و ساندیس، جنبش سبز، تظاهرات، 22 بهمن، 22، اعتراض، طنز

یک پیشنهاد کاربردی برای سبزها!

ارسال‌کننده : ح.کنجکاو در : 88/10/3 2:58 عصر

خیلی ها 7-8 سال پیش، وقتی که آمریکا به افغانستان حمله کرد را به یاد می آورند.بسیاری از اصلاح طلبان سابق و سبزهای امروز می گفتند که به یمن! ورود آمریکا به افغانستان تا 7-8 سال دیگر افعانستان گلستان می شود و می شود یک کشور آباد و صنعتی، و ما هم باید برای گرفتن ویزای افغانستان به دم سفارتخانه اش برویم و التماس کنیم. بعد هم با ویزای بدست آمده برای کارگری به افغانستان برویم.
فکر کنم الان موعد وعده آقایان سابقا اصلاح طلب و جدیدا سبز، شده باشد.الان هم که افغانستان شده کشوری آباد و مستقل!. به شخصه هم برای اینکه دوستان سبز را به آرزویشان یعنی زندگی در یک کشور، آباد برسانم و هم کمی از آشوب ها و مشکلات کشور بکاهم به دوستان سبز پیشنهاد می کنم به افغانستان برای کارگری بروند چون اگر اینجا دردی از کشور را دوا نمی کنند و فقط عامل آشوب و فتنه هستند شاید انجا بتوانند به جامعه جهانی خدمتی کنند و در راه آبادانی افغانستان بکوشند! و در ضمن توانایی های خود را هم اثبات کنند!
لازم به ذکر است نگارنده طی اقدامی فداکارانه! حاضر است برای تمام دوستان سبزی که علاقه مند به چنین اقدام شجاعانه ای هستند پا پیش گذارده و ویزای افغانستان را – باوجود تمام مشکلات پیش رو- برای آنها مهیا کند!.یا حق





کلمات کلیدی : میرحسین، سبز، افغانستان، جنبش، پیشنهاد

<      1   2   3   4   5   >>   >