موسوی و قانون گرایی

اولین فساد، عمل نکردن به قانون است.مهندس میرحسین موسوی

از همان اول که موسوی وارد عرصه شدند برای بسیاری از بچه های حزب اللهی امر مشتبه شده بود که ایشان نیز چون احمدی نژاد دارای شخصیت انقلابی هستند. بعضی از دوستان ما تفاوت ایشان را با احمدی نژاد تنها در روش ها می دیدند و انگار موسوی را همان موسوی دهه شصت می پنداشتند. گرچه در مورد موسوی دهه شصت سخن ها بسیار است که

سلسله جریاناتی که بین ایشان و امام و مقام معظم رهبری اتفاق افتاد در تاریخ ثبت شده و از یاد بسیاری نرفته است ولی باز هم موسوی دهه شصت در ذهن ها بسیار بهتر از انقلابیون پشیمان دهه 70 و 80 بود.فکر کنم اولین شعار ایشان شعار زیبای قانونگرایی بود. این شعار در اوایل برای بسیاری جذاب بود. اما کم کم شعار ها به سمتی پیش رفت که انگار ما را یاد همان انقلابیون پشیمان انداخت. شعارهایی از قبیل تغییر در سیاست خارجی ایران و عدم ماجراجویی و... همه ما را یاد سفسطه های روشنفکری اصلاح طلبان می انداخت. اما انگار آقای موسوی دست بردار نبود و همین گونه شباهت خود را روز به روز بیشتر با انقلابیون پشیمان مشخص می ساخت. از جمله شعار های زیبایی که بسیار نقل محافل اصلاح طلبان(بخوانید انقلابیون پشیمان) بود همان اولین شعار میرحسین بود، قانونگرایی. آنچه مسلم است هیچ انسان عاقلی نیست که با قانون و قانونگرایی مخالف باشد. اما ما این شعار را سالها قبل در دوران اصلاحات بسیار شنیده بودیم. شعاری که در آن دوران فقط در حد همان شعار ماند. اصلاح طلبان در زمانی شعار قانونشان گوش فلک را کر کرده بود که خود عامل بسیاری از بی قانونی ها در حوزه های سیاسی از جمله قضایای 18 تیر و ماجراهای مجلس ششم و لوایح دوقلو و... در حوزه اقتصادی مفاسد اقتصادی و رانت های بی حد و حصر و ... و در حوزه فرهنگی که همگان به یاد دارند چه اقدامات خلاف قانونی که با اغماض و تاییدات پنهانی دوستان اصلاحاتی انجام شد. همه این عوامل و ازجمله حامیان آقای موسوی که همان اصلاح طلبان قدیم بودند، ما و همه کسانی را که اندک بینش سیاسی داشتند را به این نتیجه رساند که آمدن ایشان از جنس آمدن اصلاح طلبان و قدرت طلبان و رفتار ها و شعار های ایشان نیز از همان جمله بود. این صحبت ها ادامه داشت تا زمانی که در مستندات و مناظره ها هم این شعار تکرار شد. در مناظره ها با اطلاعات بالا و زیرکی احمدی نژاد تمام این شعار ها پاسخ گفته شد. که باعث افتادن تشت رسوایی موسوی در مورد بی قانونی های بسیار ایشان و نزدیکان ایشان و حامیان ایشان شد. که البته با ترفندهای بسیار از جمله مخدوش نشان دادن اسناد و زدن اتهامات بسیاری به احمدی نژاد در مورد بی اخلاقی سعی کرد آب رفته را به جوی باز گرداند. اما موضوع عیان تر از این حرف ها بود که بشود با مغالطه های مسخره آن را پوشاند اما بازهم برای بعضی از مردم به علت تبلیغات سنگین موسوی و حامیان او بسیاری از امور پوشیده ماند. اما قدر مسلم آنکه همین رسوایی ها بود که باعث رای قاطع 24 ملیونی ملت به خادم خود شد. اما انگار آقای موسوی گوی سبقت را در بی قانونی از حامیان اصلی خود از جمله خاتمی و هاشمی رفسنجانی ربوده بود . ایشان و یاران نزدیکشان چند ماه قبل از برگزاری انتخابات اقدام به مطرح کردن کمیته صیانت از آرا کردند. کمیته ای غیر قانونی که در عین حضور شورای نگهبان به عنوان تنها نهاد قانونی نظارت بر انتخابات فعالیت کند. البته در همان موقع با درایت مقام معظم رهبری و واکنش جدی ایشان این موضوع بسیار کم رنگ شد. در یکی دیگر از اقدامات ایشان 10-12 ساعت قبل از اعلام نتایج موسوی به اصطلاح اقدام به فرار به جلو کرد و با صادر کردن بیانیه ای خود را قبل ای شمارش نتایج پیروز انتخابات نامید. البته همه شاهد بودند که قبل از انتخابات نظرسنجی ها چه می گفت و علاقه مردم در انتخابات در مورد چه کاندیدایی بود(کافی بود در بسیاری از شهرها قدم بزنید تا عکس های احمدی نژاد را در پشت ماشین ها و شیشه مغازه ها ببینید این ها علاوه بر پرچم های سه رنگ ایران بود که بر دستان جوانان بسته می شد) تقریبا از قبل پیروزی احمدی نژاد در انتخابات مسجل بود. با این تحلیل اگر این اقدام موسوی را در صورت پیروزی یا شکست اقدامی غیر قانونی نپنداریم ولی می توان آن را مقدمه ای بر بی قانونی های بعدی پنداشت . تازه شنبه شب بود که معنی بیانیه روز گذشته موسوی قبل از اعلام نتایج فهمیده می شد. آقای موسوی در بی قانونی آشکار هواداران خود را دعوت به راهپیمایی ها و شورش های غیر قانونی بر علیه نتایج یکی از سالم ترین انتخابات های 30 سال اخیر کرد. در صورتی که می توانست در اقدامی قانونی شکایت رسمی خود را به شورای نگهبان (نهاد قانونی ناظر بر انتخابات) انجام دهد تا در فرایندی قانونی ادعاهای او در مورد تقلب در انتخابات بررسی شود. انتخابات هایی که بعد از انقلاب برگزار شده به شهادت بسیاری در داخل و خارج کشور جزو سالم ترین انتخابات های دنیا بوده اما او با این اقدام خیانتکارانه و غیر مسئولانه اقدام به تشویق به آشوب و شورشی کرد که تا کنون غالب بر 15 نفر کشته بر جای گذاشته است. تازه این ها در صورتی بود که رهبر انقلاب نیز تاکید کرده بود که انتخابات دهم یکی از سالم ترین انتخابات های برگزار شده بود و با این اعمال خود رسما در مقابل ولایت ایستاد و پایبندی واقعی خود را به اوامر امام نشان داد!!!باری این حوادث و شورش ها نیز می گذرد و از موسوی خاطره ای از بی قانونی و بی مسئولیتی و خیانت به آرمان های انقلاب در اذهان خواهد ماند.در روز واپسین آقای موسوی باید جواب این بی حرمتی ها و بی قانونی ها و لکه دار کردن حیثیت نظام را در مقابل خداوند بزرگ بدهد. نظامی که خون های بسیاری برای آبیاری اش ریخته شد و چه بسیار جانبازانی که به علت فداکاری برای آرمان های انقلاب و نظام، هنوز هم دچار آمال بسیاری هستند.

ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی

کین ره که می روی به ترکستان است