سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بهترینِ برادرانتان، کسی است که عیب هایتان رابه شما هدیه کند . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

مشایی عامل دشمن یا "جوان ناکام"!

ارسال‌کننده : ح.کنجکاو در : 89/5/22 7:18 عصر

قبل نوشت: در این پست فقط می خواهم به بحث سخنرانی های مشایی بپردازم و مواردی چون دخالت در عزل و نصب ها و امور اجرایی را کاری ندارم.
عادت ما ایرانی ها این است، یک کلاغ، چهل کلاغ، پنجاه کلاغ، شصت کلاغ و شاید هم بیشتر! فکر نکنم فرهنگی پیدا بشه که این ضرب المثل اینقدر به این فرهنگ بخورد. سخنرانی های مشایی هم یک مورد از بی شمار مورد مصداق این ضرب المثل است. کسی که نوار جنجال سازی هایش از دوستی با مردم اسرائیل شروع شد و مواردی همچون عکس با هدیه تهرانی، مدیریت انبیا و... این آخری هم مکتب ایرانی را در کارنامه خود دارد. همه این عوامل باعث شد که حضرت آقا اول دولت دهم از احمدی نژاد بخواهد که برای ضربه ندیدن دولت از انتقادات بر علیه مشایی، او را از معاون اولی کنار بگذارد.
سخنان مشایی یک ویژگی دارد و آن هم دوپهلو بودن است. ویژگی ای که باعث می شود بلافاصله بعد از سخنرانی هایش، برداشت منفی از آن بشود و مشایی هم بتواند بعد از مدتی با توضیحات بیشتر آن ها را به اصطلاح "ماست مالی" کند. اگر این ویژگی را باور ندارید می توانید متن سخنرانی هایش را بخوانید تا به حرف من پی ببرید. حالا طبیعتا به ذهن متبادر می شود که این چه مصیبتی است که این گونه حرف بزنیم که هرکسی هرگونه دلش خواست از آن برداشت کند؟ من جواب را خیلی ساده می دانم و آن عشق مشایی ست به زیاد سخنرانی کردن و جذاب سخنرانی کردن. مشایی زیاد سخنرانی می کند و به خاطر اینکه می خواهد سخنرانی اش جذاب باشد معمولا سعی می کند دو پهلو صحبت کند. آن هم از نوعی که معمولا یک پهلویش به انحراف می زند! او می خواهد بدین طریق شنونده جذب کند ولی چه حیف که همیشه ناکام می ماند. از این رو می توان مشایی را جوان ناکامی دانست که تلاش هایش برای جذاب شدن سخنرانی اش به حاشیه دار شدن سخنرانی اش می انجامد.
 روی دیگر سکه ماجرای مشایی منتقدین اوست. به نظر من منتقدین مشایی در سه گروه طبقه بندی می شوند: گروه اول: این گروه مثل آیت الله علم الهدی، سید احمد خاتمی، فیروز آبادی و ... به سخنرانی های او انتقاد دارند و معمولا در سخنرانی های او پهلوی مورد دار! را می بینند و قصد و غرضی از انتقاد بر علیه او ندارند. گروه دوم: کسانی مثل شریعتمداری، رسایی و... هستند که هدفشان از انتقاد برعلیه مشایی اگر هم به بهانه سخنرانی است، بیشتر به خاطر امور اجرایی تحت نظر او و دخالت در عزل نصب هاست.من در مورد نیت پاک گروه دوم هم شکی ندارم. اما گروه سوم شامل افرادی مثل: مطهری، توکلی و... و خبرگزاری هایی مثل جهان نیوز و مجلاتی چون پنجره و مثلث است. این گروه کسانی هستند که سعی می کنند در مورد سخنان مشایی آنچنان بزرگنمایی کنند که او را صاحب یک مکتب انحرافی فکری بنمایانند و مسئله او را تبدیل به مسئله اول کشور کنند. به نظر من هدف این گروه از این بزرگ نمایی ها و انتقادات لجام گسیخته فشار به احمدی نژاد است. در مورد دلیل فشار دو دلیل می توان ذکر کرد:1. امتیاز گیری از احمدی نژاد و تحمیل نظرات به او 2. پیدا کردن نقطه ضعف از احمدی نژاد و بزرگنمایی آن تا در انتخابات بعدی بتوانند جلوی بازیگری احمدی نژاد در انتخابات را بگیرند (این افراد در ادامه این کارها رو به تخطئه سیاست های اقتصادی دولت هم آورده اند).
در آخر من نتیجه گیری می کنم که مشایی عامل دشمن نیست ولی کسی است که با سخنرانی هایش ناشیانه در زمین دشمن بازی می کند.





کلمات کلیدی :