سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بدان کس که تو را سخن آموخت به تندى سخن مگوى و با کسى که گفتارت را نیکو گرداند راه بلاغتگویى مپوى . [نهج البلاغه]

ناگهان در نماز جمعه شهر ...(شعر در مورد نماز جمعه 3/29 آقا)

ارسال‌کننده : ح.کنجکاو در : 88/7/22 11:48 عصر

دیشب این طبع، بی‌قرار شما
 خواست عرض ارادتی بکند
 دست کم از دل شکسته‌تان
 واژه‌هایم عیادتی بکند
 **
 چشم بد دور، عمرتان بسیار
 کس نبیند ملالتان آقا!
 ما نمردیم خون دل بخوری
 تخت باشد خیالتان آقا!
 **
 چیست روباه در مصاف شیر؟
 چه نیازی به امر یا گفته؟
 تو فقط ابرویی به هم آور
 می‌شود خواب دشمن آشفته
 **
 نسل سوم چو نسل اول هست
 با شعف با شعور با باور
 جاری است انقلاب چون کوثر
 هان! «فصل لربک وانحر»
 **
 گرچه در باغ سینه‌ات داری
 لطف‌ها، مهرها، محبت‌ها
 گفتی اما نمی‌روی چو حسین
 تا ابد زیر بار بدعت‌ها!
 **
 ناگهان در نماز جمعه شهر
 عطر محراب جمکران گل کرد
 بغض تو تا شکست بر لب‌ها
 ذکر یا صاحب الزمان(عج) گل کرد
 **
 جسم تو کامل است، ناقص نیست
 می‌دهد عطر یک بغل گل یاس
 دستت اما حکایتی دارد...
رَحِمَ اللهُ عَمِی العباس

جواد محمدزمانی




کلمات کلیدی :